چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

غربی‌ها با سه کلید واژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کنند.

شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتار یا با امپریالیسم و برابری افکار عمومی را اداره می کنند.

* امام خمینی(ره) پنج کلید واژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلید واژه قرار دادند :

اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستمِ امّت-امامت حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.

ده سال هر تلاشی کردند که یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».

سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتند : «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت: «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!».

 کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب ولایت فقیه امام بود.

گفت: «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بارمنفی دارد،

* و ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم.

* کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است.

 از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"،

 امّا "امام" یک بارمعنوی دارد! از طرفی ایشان به این شکل امام امت اسلامی می‌شود، که می تواند مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع کند!».

یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما رسانه‌های غربی را امتحان کردیم که آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!

شهریور 58 که در مجلس خبرگانِ قانون اساسی، شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما توانایی اداره مجلس را ندارید، بهتر است کنار بروید وآقای بهشتی مجلس را اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد که اصل پنجم را مطرح کند به این عنوان که؛ ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور به هم ریخت.

بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگانِ قانون اساسی باید منحل شود. که بر سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

اساس تئوری امام خمینی(ره) :

1-امامت‌محوری،

2-امّت‌گرایی،

3-عدالت‌گستری،

4- دوقطبی مستکبرین-مستضعفین.

* امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند :

1-     «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم».

این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب که امام حاضر شد شهید بهشتی را برای این کلمه قربانی کند، طوری که قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز(یعنی عزیز بودن) امام خمینی می گفتند، ولی به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام!

 انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم!

2-     «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت».

* یعنی عملاً سیستمِ ملت-رهبر، انگلیسی‌ها را پذیرفتیم.

* و سیستمِ امّت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم.

 وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی: «خواهران و برادران قرآنی»،که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند به عناصرملّت تبدیل شدند، یعنی : «شهروند» و «هموطن».

اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی دردوران ریاست‌جمهوری‌ شان ابداع و به نظام اسلامی تحمیل کردند ، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که: «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و امام علی علیه السلام تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلید واژه‌ی قرآنی یعنی:«مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند: «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! و به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»!

وقتی «مستکبرین» گفته شد باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی «قدرت‌های جهانی» گفته شد باید با آن‌ها «تعامل» کنی.

«مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های ساده و ناتوانی که خودشان پذیرای آسیب‌اند!

پنج کلید واژه‌ی قرآنیِ امام خمینی که اساسِ گفتمانِ نهضتِ اسلامی بود، توسط ایشان به همان کلید واژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند تغییر پیدا کرد.

تا موقعی که کلید واژه‌های قرآنی امام خمینی که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است.احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله ‌پینه کردن است.

شما هر لعنی که به .... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».

* مشکلی که وجود دارد این است که همه می‌گویند: «وقتی دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!».

_ اصولگراها می‌گویند: وقتی صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم!

_ صداوسیما می‌گوید: ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم!

_ روحانیون می‌گویند: تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند ما که نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم!

_ مدیران ارشد می‌گویند: وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و....

  • بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی در ذهن مردم ندارد!
  • با این تفاسیر خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
  • آیت‌الله سید محمدباقر حکیم به نجف می رود، از آن‌جا به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای» نامه می‌نویسد. یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد و بگوید:«امام خامنه‌ای».
  •  سید حسن نصرالله در سخت‌ترین شرایطی که دارد می فهمد که باید بگوید امام خامنه‌ای! آنوقت ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
  • اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

نتیجه گیری: پس بیایید خودمان شروع کنیم!





:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: چرا بگوییم امام خامنه ای، چرا باید بگوییم امام خامنه ای، بهتر است بگوییم امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 25 ارديبهشت 1395
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: